در آغاز قرن بیستم، کته کروزه در ابتدا برای فرزندان خود عروسک می ساخت. ویژگی خاص آن بدنه گونی شکل و پر از ماسه با چهار گوشه بود.

هنگامی که او متوجه علاقه عمومی شد، کته کروزه شرکت خود را در باد کوسن تأسیس کرد. عروسک‌های او در سراسر جهان رفتند، و این شرکت هنوز توسط فرزندان او اداره می‌شود.

اولین مدرسه والدورف در سال 1919 در اشتوتگارت تأسیس شد. در کلاس‌های صنایع دستی، عروسک‌هایی از نوع جدیدی ساخته شدند: بدنی از پارچه، پر از پشم، صورت با چشم‌ها، بینی و دهان پیشنهادی. این عروسک های نوازشگر و محرک تخیل در سراسر جهان با نام «عروسک های والدورف» شناخته می شوند.

رودولف اشتاینر پیشنهاد کرد که بچه های بزرگتر باید برای بچه های کوچکتر در درس های کاردستیفرفره انفجاری اسباب بازی بسازند.

به ویژه برای اسباب بازی های متحرک ارزش قائل بود. طرح های به دست آمده توسط Waldorf-Spielzeug-Gesellschaft از سال 1926 به تولید انبوه رسید و در سراسر جهان فروخته شد.

در طول جنگ جهانی دوم، این شرکت مجبور شد به جای اسباب بازی، جعبه مهمات تولید کند.

مواد پلاستیکی تنها پس از جنگ جهانی دوم شناخته شد. این به ویژه به سرعت و به طور کامل در بخش اسباب بازی، به ویژه برای کودکان خردسال گسترش یافت.

استدلال می شود که پلاستیک بهداشتی است زیرا تمیز کردن آن آسان است. بچه ها همه چیز را در دهان می گذارند. اما این یک قدم از طبیعت فاصله دارد.

یکی از «اسباب بازی های یکبار مصرف» صحبت می کند. در همان زمان، بر خلاف این، شرکت Ostheimer فیگورهای چوبی بازی را عمدتاً با دست می ساخت و آنها را در سراسر جهان می فروخت.

تضاد کامل با این در سال 1952 در آمریکا متولد شد: «عروسک باربی». میلیون ها نفر به صورت ماشینی تولید شد و در سال 1964 وارد بازار آلمان شد.

از ابتدا بخشی از آن بسیار ارزشمند بود، بخشی کنار گذاشته شد. سوال این است که آیا عروسک عمدا سکسی برای یک بازی تقلیدی مناسب است؟

در سال 1954، گراف تون در اولم متوجه خطری شد که فرزندان ما در نتیجه سیل اسباب‌بازی‌های بدوی با آن مواجه بودند و کاری برای مقابله با آن انجام داد: با ساخت مدرسه طراحی محلی، کمیته‌ای از والدین را تأسیس کرد که اسباب‌بازی‌های موجود را بررسی می‌کردند.

تحویل داده می شود و در صورت لزوم جایزه «spiel gut» را دریافت می کند. اسباب بازی های شناسایی شده با یک نقطه نارنجی مشخص شده اند.

در سال 1956، مایکل پیتر فروشگاه «هنر و بازی» را در مونیخ تأسیس کرد. او به همراه خانم های فروشنده اش آگاهانه اسباب بازی های خوبی را انتخاب می کرد.

فقط چیزهای زیبا در شکل، رنگ و جنس ارائه شد. این مفهوم موفق بود. در بسیاری از جاها تقلید شده است و بسیاری از بازی ها را از فراموشی نجات داده است.

از سال 1960، نمایشگاه اسباب‌بازی هر ساله در ماه فوریه در نورنبرگ برگزار می‌شود، جایی که تولیدکنندگان از سراسر جهان محصولات خود را عرضه می‌کنند. اسباب بازی های تولید شده به قول فروشندگان به بازار “هل” می شوند. شرکت ها عمداً پول جیب میلیونی بچه ها را هدف قرار می دهند.

کنترل از راه دور اسباب بازی ها در اواسط قرن گذشته به وجود آمد و اکنون امری عادی است. بچه‌های ما می‌دانند که چگونه با آن کنار بیایند.

اما نمی‌دانند واقعاً چه اتفاقی می‌افتد. این یک وضعیت ناسالم از نظر آموزشی است، اما چه کسی در میان ما بزرگسالان هنوز از طریق تمام وسایلی که در دست داریم می بیند؟

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *